شرح دعای 46 صحیفه سجادیه؛ بخش سوم: هدفداری آفرینش و اتمام کرامت نعمت
تاریخ انتشار: ۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۰۵۹۹۸
پایگاه خبری جماران: در ادامه بخش سوم مجموعه یادداشتهای شرح دعای چهل و ششم صحیفه سجادیه(ع) را می خوانید:
«رِزْقُکَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصَاکَ، وَ حِلْمُکَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ نَاوَاکَ، عَادَتُکَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِیئِینَ، وَ سُنَّتُکَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْمُعْتَدِینَ حَتَّى لَقَدْ غَرَّتْهُمْ أَنَاتُکَ عَنِ الرُّجُوعِ، وَ صَدَّهُمْ إِمْهَالُکَ عَنِ النُّزُوعِ وَ إِنَّمَا تَأَنَّیْتَ بِهِمْ لِیَفِیؤُوا إِلَى أَمْرِکَ، وَ أَمْهَلْتَهُمْ ثِقَةً بِدَوَامِ مُلْکِکَ، فَمَنْ کَانَ مِنْ أَهْلِ السَّعَادَةِ خَتَمْتَ لَهُ بِهَا، وَ مَنْ کَانَ مِنْ أَهْلِ الشَّقَاوَةِ خَذَلْتَهُ لَهَا کُلُّهُمْ صَائِرُونَ، إِلَى حُکْمِکَ، وَ اُمُورُهُمْ آئِلَةٌ إِلَى أَمْرِکَ، لَمْ یَهِنْ عَلَى طُولِ مُدَّتِهِمْ سُلْطَانُکَ، وَ لَمْ یَدْحَضْ لِتَرْکِ مُعَاجَلَتِهِمْ بُرْهَانُکَ حُجَّتُکَ قَائِمَةٌ لَا تُدْحَضُ، وَ سُلْطَانُکَ ثَابِتٌ لَا یَزُولُ، فَالْوَیْلُ الدَّائِمُ لِمَنْ جَنَحَ عَنْکَ، وَ الْخَیْبَةُ الْخَاذِلَةُ لِمَنْ خَابَ مِنْکَ، وَ الشَّقَاءُ الْأَشْقَى لِمَنِ اغْتَرَّ بِکَ مَا أَکْثَرَ تَصَرُّفَهُ فِی عَذَابِکَ، وَ مَا أَطْوَلَ تَرَدُّدَهُ فِی عِقَابِکَ، وَ مَا أَبْعَدَ غَایَتَهُ مِنَ الْفَرَجِ، وَ مَا أَقْنَطَهُ مِنْ سُهُولَةِ الْمخْرَجِ عَدْلًا مِنْ قَضَائِکَ لَا تَجُورُ فِیهِ، وَ إِنْصَافاً مِنْ حُکْمِکَ لَا تَحِیفُ عَلَیْهِ فَقَدْ ظَاهَرْتَ الْحُجَجَ، وَ أَبْلَیْتَ الْأَعْذَارَ، وَ قَدْ تَقَدَّمْتَ بِالْوَعِیدِ، وَ تَلَطَّفْتَ فِی التَّرْغِیبِ، وَ ضَرَبْتَ الْأَمْثَالَ، وَ أَطَلْتَ الْإِمْهَالَ، وَ أَخَّرْتَ وَ أَنْتَ مُسْتَطِیعٌ لِلمُعَاجَلَةِ، وَ تَأَنَّیْتَ وَ أَنْتَ مَلِیءٌ بِالْمُبَادَرَةِ لَمْ تَکُنْ أَنَاتُکَ عَجْزاً، وَ لَا إِمْهَالُکَ وَهْناً، وَ لَا إِمْسَاکُکَ غَفْلَةً، وَ لَا انْتِظَارُکَ مُدَارَاةً، بَلْ لِتَکُونَ حُجَّتُکَ أَبْلَغَ، وَ کَرَمُکَ أَکْمَلَ، وَ إِحْسَانُکَ أَوْفَى، وَ نِعْمَتُکَ أَتَمَّ، کُلُّ ذَلِکَ کَانَ وَ لَمْ تَزَلْ، وَ هُوَ کَائِنٌ وَ لَا تَزَالُ»
«خوان روزی تو برای گناهکاران نهاده است، و حلم تو بر سر راه مخالفان آماده.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تو با آنها بردباری نمودی که به فرمان آیند و مهلت دادی چون قدرت تو هیچگاه به انتها نرسد پس هر کس سزاوار سعادت بود سرانجام کار او را به سعادت آوردی و هر کس در خور شقاوت بود او را گذاشتی تا به شقاوت رسید.
همه سوی فرمان تو باز میگردند و کارشان به حکم تو منتهی میشود. ملک تو از طول مهلت آنان سستی نپذیرد و حجت تو از ترک شتاب باطل نشود.
برهان تو بر پای است و پادشاهی تو برجای و زوال نپذیرد، پس عذاب دائم آن کس را بود که از تو روی بگرداند و از نومیدی و خواری آن را که از در خانه تو محروم گردد و بدترین بدختیها آن را که فریفته مهلت تو شود.
در عذاب تو بسیار ماند و عقاب تو بر وی دراز گردد، آروزی گشایش از او دور و امید نجات بر روی او بسته، قضای تو عدل است و جور در آن راه ندارد و داوری تو از روی داد و انصاف وتو بر او ستم نکردی.
دلیلهای پی در پی و روشن آوردی و زبان بهانهجویی را بربستی و از پیش، تخویف کردی و به لطف ترغیب فرمودی و مثلها زدی و مهلتها دادی و در عذاب تأخیر کردی و میتوانستی تعجیل نمایی و به حلم مدارا کردی و میتوانستی عقاب کنی.
حلم تو از ناتوانی نبود و مهلت از سستی نه؛ اعراض تو از کیفر آنان نه از بی خبری است و تأخیر عذاب آنان نه از مسامحه، بلکه تا حجت تو تمامتر باشد و کرم تو کاملتر و احسان تو بیشتر و نعمت تو افزونتر، پیوسته چنین بود و همیشه خواهد بود.»
آفرینش حکیم بر پایه غایت است، جهان هستی که فعل حق است دارای هدف و غایتی است که با هدایت حق به آن میرسد. «قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى؛ پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیزی را به او ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است.» (سوره طه، آیه 50)
انسان در میان آفریده شدگان نیز شامل همین حکم است. غایت آفرینش او، رسیدن به کمال انسانی و وصول به مقام خلافت الهی و بهرهوری از ولایت حق است و این حقیقت همان چیزی است که حق تعالی در قرآن مجید در آیه 30 سوره بقره و آیه عرض امانت ( آیه 72 سوره احزاب) به آن اشاره شده است.
وصول به این غایت و هدف با پیمودن مسیر هدایت حق: «فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَایَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ، آنگاه اگر از من رهنمودی به شما رسید، کسانی که از رهنمود من پیروی کنند، نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند.» ( سوره بقره، آیه 38). به خوبی روشن است که این مسیر هدایت به وسیله انسان و با اختیار وی پیموده میشود و انسان در این راه فعال است نه منفعل، به خلاف بسیاری دیگر از موجودات که مسیر هدایتشان منفعلانه پیموده میشود.
مسیر و راه انسان تا به سرمنزل مقصود، راه پر فراز و نشیب است که سعادت و شقاوت انسان در گرو چگونگی این مسیر است، حق تعالی به حکم رحمت و لطف خویش و علم و حکمت خود، برای این سیر کمالی و وصول راهی هموار ترسیم کرده که که راه عبادت اوست. «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ؛ جن و انس را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند.» (سوره ذاریات، آیه 56). و چگونگی آن را به وسیله پیامبران و راهنمایان به انسان نشان داده است و در تمام مسیر علامتها و نشانههای راهنما را قرار داده و دستگیری را انجام داده و میدهد؛ اما انسان باید در این مسیر فعالانه گام نهاده و از این راهنماییها و نشانهها و دستگیریها بهره برد و به نتیجه برسد.
امام سجاد(ع) در این بخش از دعا چه بسیار زیبا و چه اندازه رسا، این حقیقت را با زبان مناجات با حق بیان داشته است و در آن از اختیار انسان، سعادت و شقاوت وی، راهنماییهایی حق، مهلتها و فرصتها سخن گفته است. از بردباری حق در دادن فرصت، از اتمام حجت حق و از لطف و عنایت خدا به بندگان. تا آنکه هر کس به هدایت رسید و هر کس نرسید بر آنها حجت تمام شده است واز لطف و رحمت حق در بالاترین درجه اهمیت بهرهمند شده است.
در شرح آن نه سخنی بیشتر و نه رساتر از آنچه امام (ع) در این مناجات آورده است، نداریم جز آنکه همانها را بار دیگر تکرار کنیم.
امام زین العابدین صلواتالله علیه میفرماید: خدایا تو به گناهکاران روزی میدهی، در برابر آنها بردباری پیشی میگیری، آنها را زود عذاب نمیکنی، زندگی آن را قطع نمیکنی و این سنت توست که به آنها آن اندازه مهلت بدهی که گروهی از این فرصت، سوء استفاده کرده و از توبه باز میمانند، اما مهلت دادنهای تو نه از آن رو است که میخواهی آنها را بدبخت نمایی و یا از آن جهت است که قدرت بر عذاب و ... آنها نداری، بلکه از این جهت است که میخواهی آنها فرصت لازم برای بازگشت و بیداری را داشته باشند، که اگر اهل سعادت هستند به سعادت برسند و گرنه تیرهبختی که خود برای خویش رقم زدهاند، سهم آنها شود.
همه اینها محکوم به حکم تو هستند، و همه امور آنها به دست تو است و سلطنت تو با این فرصت دادنها سست نمیشود و حجت تو از میان نمیرود و نابود نمیگردد بلکه سلطنت تو پایدار و حجت تو استوار و دائم و همیشگی است.
و سیهرویی و بدبختی برای کسی است که که در این مهلت دادن از تو روی گرداند و با از دست دادن امید به تو و رحمت تو به نومیدی خوار کننده برسد وبدبختترین افراد کسانی هستند که این مهلت دادن، او را فریب داده است و انگاه در عذابی دردناک گرفتار شود که درازای آن قابل محاسبه نیست، و امید نجات و فرج وی دیگر معلوم نیست.
این گرفتاری وی در این عذاب، نه از باب ستم و جور به او، بلکه بر پایه داوری و انصاف در حکم توست. زیرا تو حجتها را پی در پی برای وی آشکار کردی و راههای عذر و بهانه را بستی، و از پیش او را به این بدبختی و خطر آگاه نمودی و او را به خوبی و خیر تشویق نمودی و برای روشن کردن، مثالها برای بیداری زدی، و برای بازگشت فرصتها دادی، با اینکه قدرت داشتی، وی را در همان اولین قدمهای نادرست بگیری و به زندگیاش پایان دهی، ولی چنین نکردی، و این کار نه از روی غفلت و نه از روی سستی بوده، بلکه برای اینکه حجت کامل شود و کرم تو تمام گردد و احسان کامل کرده باشی، نعمت را تمام کردی و این راه و روش تو سنت تو بوده و همیشه خواهد بود.
منبع: جماران
کلیدواژه: زلزله ترکیه و سوریه حسین مستوفی زلزله ترکیه و سوریه حجت تو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۰۵۹۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چند آموزه مهدوی در دعای عهد و ندبه ی امام صادق (ع)
، دعای ندبه و دعای عهد در شرایطی از امام صادق علیهالسلام نقل شد که جامعه مسلمین نیاز شدیدی نسبت به شناخت امام عصر عجل الله تعالی فرجه و معارف مهدوی داشتند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دعای ندبه و دعای عهد در شرایطی از امام صادق علیهالسلام نقل شد که جامعه مسلمین نیاز شدیدی نسبت به شناخت امام عصر عجل الله تعالی فرجه و معارف مهدوی داشتند؛ چرا که مردم آن دوران متأثر از افراد و جریاناتی بودند که با جعل کردن احادیث نبوی، خود را به دروغ همان منجیِ وعده داده شده میدانستند و سعی میکردند از رهگذر این جعل عنوان، برای خود جایگاه و یا حکومتی دست و پا کنند که اتفاقاً در فتنه خود به موفقیتهایی دست یافتند؛ مهمترین این جریانات هم عباسیان بودند که با جعل احادیث پیامبر، مهدی موعود را از نسل جدشان عباس عموی پیامبر معرفی کردند و به این ترتیب، صدها سال بر مسند قدرت نشستند. جالب اسامی که برای حکام خود انتخاب میکردند، کاملاً هدفمند بود که نمونههای آن را در اسامیای همچون منصور، مهدی، هادی، منتصر و مهتدیِ عباسی میبینیم.
دعای ندبه و مبازره امام صادق(ع) با مهدویت دروغین عباسیان و واقفیهاما دعای عهد را سید بن طاووس در مصباح الزائر، ابن مشهدی در المزار الکبیر، کفعمی در المصباح و البلد الامین و همچنین مجلسی در بحارالانوار و زاد المعاد نقل کردهاند. این امر سبب شده تا این دعا همواره بین شیعیان از اعتبار فراوانی برخوردار باشد. با نگاهی کلی به این دعای شریف در مییابیم امام صادق علیهالسلام آن را ذیل چند مقطع از دوران غیبت دستهبندی کردهاند که شامل 1. عصر غیبت 2. وقت رجعت 3. دوران قیام امام 4. عصر ظهور است.
آنچه مربوط به تبیین رفتاری در عصر غیبت است عبارتند از رساندن سلام به امام، تجدید عهد روزانه با امام، درخواست پیوستن درجرگه یاوران مهدی (عج)، سبقت گرفتن در تحقق اوامر ایشان، درخواست دیدار امام در عصر ظهور و درخواست گشایش امر ظهور است.
درباره مقطع رجعت، در فرازی از این دعا میخوانیم: «اللّٰهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنِی وَبَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَىٰ عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کَفَنِی، شاهِراً سَیْفِی، مُجَرِّداً قَناتِی، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدَّاعِی فِی الْحاضِرِ وَالْبادِی»؛ یعنی خدایا اگر بین من و او مرگی که بر بندگانت حتم و قطعی کردی حائل شد، کفن پوشیده از قبر مرا بیرون آور، با شمشیر از نیام برکشیده و نیزه برهنه، پاسخگو به دعوت آن دعوتکننده، در میان شهرنشین و بادیهنشین.»
درباره آنچه مربوط به قیام امام در بخش اول ظهور ایشان میخوانیم: «وَ اجْعَلْهُ اللّٰهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ، وَناصِراً لِمَنْ لَایَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَمُجَدِّداً لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَمُشَیِّداً لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دِینِکَ وَسُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللّٰهُ عَلَیْهِ وآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّٰهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِینَ»؛ یعنی خدایا او را پناهگاهی قرار بده برای ستمدیدگان از بندگانت و یاور برای کسی که یاری برای خود جز تو نمییابد و تجدیدکننده آنچه از احکام کتابت تعطیل شده و محکمکننده آنچه از نشانههای دینت و روشهای پیامبرت (درود خدا بر او و خاندانش) رسیده است و او را قرار بده، خدایا، از آنان که از حمله متجاوزان، نگاهش داری.» در این فراز، پناهگاه بودن امام، نصرت ایشان نسبت به مؤمنان، تجدیدکننده احکام تعطیل شده و تحکیمکننده قلههای دین و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله مدنظر است.
اما درباره ویژگی امام در عصر ظهور در این فراز میخوانیم: «وَ اعْمُرِ اللّٰهُمَّ بِهِ بِلادَکَ، وَأَحْیِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَقَوْلُکَ الْحَقُّ: ﴿ظَهَرَ الْفَسٰادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمٰا کَسَبَتْ أَیْدِی النّٰاسِ﴾، فَأَظْهِرِ اللّٰهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمَّىٰ بِاسْمِ رَسُولِکَ، حَتَّىٰ لَایَظْفَرَ بِشَیْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُحَقِّقَهُ»؛ خدایا به دست او سرزمینهایت را آباد کن و بندگانت را به وسیله او زنده فرما، به درستی که تو فرمودی و گفتهات حق است که: «در خشکی و دریا به سبب آنچه [از اعمال زشت] که مردم به دست خود مرتکب شدند تباهی و فتنه آشکار شده است»، خدایا ولیات و فرزند دختر پیامبرت که به نام رسولت نامیده شده، برای ما آشکار کن تا به چیزی از باطل دست نیابد، مگر آن را از هم بپاشد و حق را پابرجا و ثابت کند.»
عمران و آبادانی پهنه عالم در عصر ظهور و احیای بندگان از جهل و ضلالت توسط امام، دو نکته مهمی است که در این دعا دیده میشود و در سایر احادیث به آن اشاره شده است.
آبادانی زمین و احیای انسانها در عصر ظهوردر دعای ندبه، محوریت مهدویت با خوبان درگاه الهی است؛ به این صورت که امر مهدویت از انبیاء و اولیاء آغاز میشود، به ماجرا ائمه علیهمالسلام میرسد و از آنجا ختم به امام زمان عجلالله تعالی فرجه و ندبه و زاری به درگاه خداوند درباره غیبت ایشان و شوق دیدار امام میشود. بعد در انتهای این دعا از خداوند درخواست میکنیم اعمالمان را به واسطه امام عصر عجل الله تعالی فرجه مقبول کند.
انتهایپیام/